هانیاهانیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

هانیا عشق قشنگ مامان و بابا

دلنوشته های یک مادر همیشه نگران

تقدیم به عزیزتر از جانم، هانیای نازنینم  نازنین من، ازهنگامی که در یک روز زیبای بهاری وجودت با وجودم پیوند خورد و پس از آن حرکت های کوچکت را در درونم احساس کردم، بزرگتر از آنچه که بودی یافتمت، نه مثل یک جنین تازه شکل گرفته و ناقص، که مثل یک انسان بالغ.  شیدای من؛ نه ماه انتظار برای دیدنت سخت بود اما وقتی به دنیا آمدی همان چیزی بودی که تصورش را در ذهن می پروراندم. صورت کامل قشنگت نه مثل یک نوزاد زشت تازه به دنیا آمده، ورم کرده بود و نه چشم هایت به روی این دنیا بسته، بلکه نوزاد پرجنب و جوشی بودی با چشمانی باز و نگاهی کنجکاو و پر از جست و جو که برای اولین بار بروی صورتم می افتاد. می دانستم که تو بیقرار تر از من بودی تا مادرت را ...
15 آذر 1393
1